{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی فعالیت تجربی در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۱ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[Sharif Thesis]
[... عمومی ...]
Experimental Work
معنی فعالیت تجربی, معنی فعالیت تجربی, معنی tuاgdت ت[cfd, معنی اصطلاح فعالیت تجربی, معادل فعالیت تجربی, فعالیت تجربی چی میشه؟, فعالیت تجربی یعنی چی؟, فعالیت تجربی synonym, فعالیت تجربی definition,
معنی Deadline, ترجمه Deadline به فارسی, معنی Feed, خوراک, معنی Emotion bases, معنی (.iv.&.jda.tv.vda): راست، بطور عمودی، عمودا، درست (.n):ژرف پیما، شاقول عمودی، گلوله سربی عمودیقرار دادن، با شاقول ازمودن، باسرب مهر وموم , عینا، لوله کشی کردن، ژرف یابی کردن، عمق پیمودن کردن، شاقولی افتادن، عمود بودن، سرب
, ترجمه (.iv.&.jda.tv.vda): راست، بطور عمودی، عمودا، درست (.n):ژرف پیما، شاقول عمودی، گلوله سربی عمودیقرار دادن، با شاقول ازمودن، باسرب مهر وموم , عینا، لوله کشی کردن، ژرف یابی کردن، عمق پیمودن کردن، شاقولی افتادن، عمود بودن، سرب
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی